دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

آب از دیار دریا
با مهر مادرانه
آهنگ خاک می کرد
برگرد خاک می گشت
گرد ملال او را
از چهره پاک می کرد
از خاکیان ندانم
ساحل به او چه می گفت
کان موج نازپرورد
سر را به سنگ می زد
خود را هلاک می کرد

بایگانی
آخرین مطالب

۱ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

در صحن وسرایت همه جا دیده گشودم جایی ننوشته است .. گنهکار نیاید ..من بی چاره چون ... کلاغم که ... دانلود ندارد در خور من باده ای گردون مینایی ...مگر از خون دل لبریز سازم ساغر خودرا ... صائب !! دعای مکارم اخلاق ... امام سجاد ... انتهای مفاتیح کمی ملموس تر شده است ...  این روزها ... : حرف هایی که  از قلم سر در نیاورند و حرف هایی که به زبان در نیایند ... گاه گاه از چشمان جاری می شوند ... باشد که مهر تاییدی باشد بر إن الله سمیع بصیر ... ! خدایا با ما به از باش که با خلق جهانی ...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ تیر ۹۵ ، ۱۶:۰۸
امیر.ن