کشتیها که شب در پهنه اقیانوس از کنار هم می گذرند
با هم گفتگویی کوتاه دارند:
نخست به یکدیگر علامت می دهند
و سپس صدایی در تاریکی شنیده می شود.
چنین است در اقیانوس زندگی که ما چون دو کشتی از کنار هم می گذریم
و با هم گفتگو می کنیم:
نخست یک نگاه
و سپس یک صدا
و آنگاه تاریکی و سکوت.
هنری وادزوُرث لانگ فلو
"Signals in the Dark"
Ships that pass in the night, and speak each other in passing,
Only a signal shown and a distant voice in the darkness.
So on the ocean of life we pass and speak one another,
Only a look and a voice, then darkness again and a silence.
Henry Wadsworth Longfellow
برگرفته از کتاب "در قلمرو زرین"
ترجمه و توضیح: حسین الهی قمشه ای
نقاشی اثر
David Haughton
پ.ن: آخ که چقدر این تشبیه بر جان و دلم نشست ...
نخست یک نگاه
و سپس یک صدا
و آنگاه تاریکی و سکوت.
همه ی اجزای این تشبیه دقیق اند ... من ... او ... کشتی ... اقیانوس ... نگاه ... صدا .. تاریکی .. سکوت
آخ تر که دلم چقدر لک زده برای آن یک نگاه ... :( :)
هوالحق
عکسا عکسای گوشیه که حتی وقت برای کراپ کردن شون هم نذاشتم :)
"هیچ حواسم نبود ... دو فنجان ریختم" که خب معروفه و مشهور.
اینجا من حواسم بود و یک فنجان ریختم!
همین قدر منظم!
بی رنگ و با رنگ
دارالمرحمه :)
تعویض پرچم بعد شبای قدر
دستاویز ... یادم باشه بعدا تولید خودمو آپلود کنم.
یاد رفقا :)
دردسر می گشت وگرنه
درد دل بسیااار بود
بارون و ابر و حرم :)
دلخوشی بیرون حرم :)
ورنه گدا مطالبه آب و نان کند به روایت تصویر
در ما و تو چیزی نیست
نزدیک تر از دوری
دکتر دوایی می گفتن چهار تا نشونه وجود داره ک نشون میدن اوضاع متعادل نیست. و اگر دیده میشن جای پیگیری داره.
اشتهای کم یا زیاد
خواب کم یا زیاد
میل جنسی کم یا زیاد
حال و حوصله ی دیگران ...
مطلب اول
آیا بیماری تابع آگاهی نیست ؟!
مطلب دوم
جایگاه تعادل در زندگی کجاست ؟!
مطلب سوم
علم بشر چقدر با حقیقت فاصله داره ؟!
مطلب چهارم
من خوبِ خوبم. شما چطور ؟!
پ.ن:
امّا تو باور نکن!
راههای بسیاری رو طی نمودم در نهایت به این مهم رسیدم که باید نفس را زیر پا خرد کرد.
نباید چیزی به اسم "من" وجود داشته باشد. این میشود اولین قدم روبه جلو.
شمعی برای فوت کردن نبود که هیچ؛ از پس بالن آرزوها هم بر نیامدم.
امّا با تمام اینها مسیر سخت مشخص است.
تامّام