دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

آب از دیار دریا
با مهر مادرانه
آهنگ خاک می کرد
برگرد خاک می گشت
گرد ملال او را
از چهره پاک می کرد
از خاکیان ندانم
ساحل به او چه می گفت
کان موج نازپرورد
سر را به سنگ می زد
خود را هلاک می کرد

بایگانی
آخرین مطالب

دور زمان

جمعه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۰۸:۲۰ ق.ظ
خاک روش رو پاک کردم ... دستمال کشیدم ... گذاشتمش تو کامپیوتر ... گریستتن ه جرم نیست ... یادبود سال دوم ... قم ... همون جایی که آی کشانی بهم گفت ادبیات 20 شدی ... :) :( منم بودم
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۰۲/۱۹
امیر.ن