یل داد
دوشنبه, ۶ دی ۱۳۹۵، ۰۹:۲۰ ب.ظ
اینجا تهران بیست و نهم آذرماه سال هزارو سیصد و نود و پنجساعت دوازده و پنجاه دقیقه ی بامداد شاعر می فرمایند:شب عاشقان بی دل چ شبی دراز باشد تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد کیست یک دم آدم کند مرا دم صبح؟!دارم در سیاهی زلف روزگار گم می شوم ... همان مصداق وَالَّذِینَ کَفَرُوا أَوْلِیَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ... کیست ک نگذارد هم فیها خالدون شوم ؟! پ.ن: رزوآ شتمدا ک دوهر رانته شیمبا ... دبوننر دیگههم شیمبا ... کمک نیمک به دمونرش ... :((( و مشتی بزرگ بر دهانم کوفت ... ک این هارا ب گور ببر حداقل تا هشتاد و چهار ماه
۹۵/۱۰/۰۶