شعار هایت برای خودت ... ! من شعور می خواهم ... !
دوشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۱، ۰۵:۱۸ ب.ظ
حرف هایم را با تو اینجا نمی گویم .... ! فقط تشکر می کنم برای روز خوبی دیگر ... ! باز هم طلب کمک ... ! از چیزی که انتظار نداشتم می گویم ... ! بلکه بیایند و بفهمند ... ! افرادی که خوب ترین اند .... ! تقریبا ! از ایکس نامی ایراد می گیری ... : چرا می آید و از روابطش با فلانی می گوید به من ؟! ... ! اقا ... ! حضرت والا ... ! تو هم که همین کار را کردی ... ! تو هم زنگ زدی به من ... ! از روابطی که برایت خوشایند بوده گفتی ... ! نمی گویم نگو ... ! تا بحال هم نگفتم ... ! اما حداقل از دیگران هم ایراد نگیر ... ! ایراد گرفتی ، غلط کردی ان کار را انجام دادی ... ! مسخره ام کردی ... ! مرا نه ... ! رابطه ام را با خدا ... ! جا داشت تا می خوری بزنمت ... ! ولی ........اون یکی حضرت والا ... ! فقط می گویم خود را بگذار جای من ... ! رفتار خودت را برای خودت تصور کن ... ! خوشحال می شوی ؟! اذیت چه طور ... ؟! ازت انتظار نداشتم ... ! هنوزم ندارم ... ! اشتباه کردی شاید ... ! دیگر نکن ... ! خرد می شود آدم ... ! کوچک ولی بزرگ هم حالم را گرفت امروز ... ! رو بازی نمی کند ... ! حداقل برای من ... ! از همین جایش بدم می امد خدا ... ! سر رقابت درسی از من فاصله بگیرد ... ! سر یک سوال ناراحت شود ... ! سر یک سوال دور شود ... ! خدایا کمک کن ... ! می شود به تنها یک معلم بفهمانم که من هم "آری" ؟! خواهش کنم که او متفاوت باشد برای من !؟ بعید می دانم بشود ... ! ولی اگر بشود چه می شود ...!باز هم کلاس دینی جذاب بود ... ! من سبک نوشتنم را عوض کنم معلم گران ... ؟! نفهمیدم منظورتان را ... ! خدا بفهماند یا خودتان ؟! خدایا سر درد ... ! برای چی ؟! سر چی ؟! آخرش که چی ؟! امید را به تو می بندم ... !
۹۱/۰۸/۰۱