خجسته باد ! واقعا هم همین است ... ! فعلا خجسته ، باد ... !
پنجشنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۱، ۰۱:۳۸ ق.ظ
یادته !؟ یه زمانی تو دیرین مکتوبات از یه قانون دردناک ت نوشتم : فردی که دوست داشتنش را به کسی نشان می دهد روز به روز دیوانه تر می شود و آن کس که مورد دوست داشتن واقع شده روز به روز بی تفاوت تر می شود نسبت به این موضوع ... !تصمیم گرفتنم بجنگم با این قانونت ... ! حداقل من روز به روز دیوانه تر نشوم ، حال او هر چه خواهد بکند ... ! خواه اهمیت دهد و خواه بی تفاوت شود ... ! یه درجه پایین تر از گل گرفتن ... ! صد در صد کار سختی است ... ! سختی اش از آن جا که کس ندارم هم مضاعف شود اما نتوانم تحمل کنم ... ! به ظرفیت ربطش نمی دم ... ! دلم می خواهد بعد از چند ماه او بیاید ... ! شنیدی ؟! هر روز نمی خواهم ... ! هر از چند ماه ... ! کنارم ایستاده لکن نسبت به گذشته در حر صفر است رابطه ... ! دیروز ، در نمازخانه ... ! وقتی نگاهش می کردم مرور می شدند خاطرات ... ! آخر های کلاس مشاوره دیگران می خندیدند ... ! من هم می خندیدم ... ! اما با چشمانی خیس ... ! خالی نشدم ، یه نصفه روز بیشتری است که عکسش جلوی چشمامه ... ! هر جا که می روم ... ! هر چه که می کنم ... ! خدایا یه کاری بکن ... ! هر طور خودت صلاح می دانی این رابطه را درست بنمو ... ! مثل آن کار هایی که می کنی ، من نمی فهمم و تنها نتیجه ی شان را می بینم ... !
۹۱/۰۸/۱۸