طالب آملی می فرماد : لب از گفتن چنان بستم که گویی دهان بر چهره زخمی بود و به شداولین بار که بیت رو خوندم نفهمیدم چی میگه ... بعد دوبار خوندن اش، ناخوداگاه دستم رفت به سمت دهان ..هنوز سرجاش بود ... :( :) از جناب محمد طالب املی به واسته ی به کار بردن ناموس تشبیه و حسن تعلیل مراتب تقدیر و تشکر فراوان را به عمل می آوریم .باشد که ما هم به قدر خویش از توانمدیشان مستفیض گردیم. جناب سعدی هم با شنیدن بیت مذکور از دور مکان دوان دوان تشریف اوردند و در عین اینکه نفسشان به تنگ امده بود، بیتی را بیان کردند: زخم خونینم اگر به نشود به باشدخنک آن زخم که هر لحظه مرا مرهم ازوست پ.ن: ماجرایی بودست مرا با درخت به حیاط خانه مادربزرگ...
۲۹ دی ۹۵ ، ۰۷:۴۳