برگشته میگه : سیستم تربیتی ه محبته دیگه ... جذابه ... ! فک کن ... این آقا محبت رو هم می فهمه ... همچنین جذابیت ... ! از جملاتی دیگری که بسیار می شنوم از ایشان : مفتی کوفتی میشه ... ! یه واقیعت تلخه تقریبا ... ! مطمئن نیستم ... ! ولی به این جمله اعتماد دارم اندکی ... ! یادمه ... ! همش می ترسیدم از چنین روزی ... ! به محمدمان گفته بودم فکر کنم ... ! گفته بودم روزی اتفاق می افتد ... ! :(( خدایا همه جا به لجن کشیده شده ... ! لحن خیلی بدی ب کار می برم چون واقعا یه همچین حسی دارم ... ! بین آدم بزرگ ها ، اگر می شد یکدیگر را می خوردند ... ! سر این کاغذ کوفتی که ارزش پیدا کرده در بین مردم و شده یک هدف هر کاری می کنند ... ! هر شب و هر شب بحث ... ! خدایا قرار گذاشتیم ... اماما قرار گذاشتیم ... ! قرار گذاشتیم کمک کنی او را ... ! عوض کنی احوالاتش را ... ! همین جمع کوچکِ کلاس زبان ... ! به لجن کشیده شده اند ... ! میشه فهمید در مدرسه هاشون نیز چه خبره ... ! سردرد می گیرم ... ! سردرد می گیرم وقتی می بینیم مفیدی ای رو که به تباهی سوق داده می شود ... ! این چه رسم است خدا ؟ چرا ؟ چرا این گونه بازی هارا را انداخته ای ؟ :( ( آتشی نمى سوزاند ابراهیم راو دریایى غرق نمی کند موسى راکودکی، مادرش او را به دست موجهاى نیل می سپاردتا برسد به خانه ی فرعونِ تشنه به خونَشدیگری را برادرانش به چاه مى اندازندسر از خانه ی عزیز مصر درمی آوردمکر زلیخا زندانیش می کنداما عاقبت بر تخت ملک می نشینداز این قصص قرآنى هنوز هم نیاموختی ؟!!که اگر همه ی عالم قصد ضرر رساندن به تو را داشته باشندو خدا نخواهدنمی تواننداو که یگانه تکیه گاه من و توست !پسبه "تدبیرش" اعتماد کنبه حکمتش دل بسپاربه او توکل کن
۲۸ دی ۹۱ ، ۱۱:۴۳