دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

آب از دیار دریا
با مهر مادرانه
آهنگ خاک می کرد
برگرد خاک می گشت
گرد ملال او را
از چهره پاک می کرد
از خاکیان ندانم
ساحل به او چه می گفت
کان موج نازپرورد
سر را به سنگ می زد
خود را هلاک می کرد

بایگانی
آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وعید» ثبت شده است

به وعده های تو امیدوارم؛ اما حیف
که عمرِ نوح ندارم
که آدمی فانی ست


دریافت

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱ ۰۹ اسفند ۹۹ ، ۰۹:۵۰
امیر.ن