او ... ! ضعف ... !
شنبه, ۱۷ فروردين ۱۳۹۲، ۰۱:۰۱ ب.ظ
بال ... !
وقتی گوشیو ورداشتم اسمشو دیدم بال در آوردم
مرضی ست
فراگیر که تو همیشه حس می کنی اس ام اسی تشریف فرما شده و تو صدایی نشنیده ای ، به
همین سبب آن را برداشته ، دکمه ی قفل کوچک کنارش را زده و چشم می دوزی به صفحه ...
! ما نیز مثل دیوانگان با این که این گوشی همیشه کنارمان است روزی یکصد و خورده ای
بار این کار را تکرار می کنیم و عجیب آنکه خسته نمی شویم !
امروز هم
مثل هر روز این کار انجام شد ... یه لحظه گفتم Ja ه
بابا بعد چشمامو بستم باز کردم دیدم نه واقعا Ra ه
نوشته : دلم برات خیلی تنگ شده امیر L یه لحظه گفتم منو میگه ؟! نمی دونستم بخندم ؟!
گریه کنم ؟! بعد 4 ساعت از این اتاق خارج شدم ... ! می خندیدم بلا نسبت دیوانگان
... ! عماد برگشت گفت چیه ؟! خوشحالی ؟!
گفتم یه سوال سخت حل شد ! خندیدن جرمه ؟! من
و بگو که بال در اورده بودم ... ! کسی نیود بعد اون خنده یه دست اشک شوقم می ریختم
... ! یه ربع فقط طول کشید از هنگ بیام بیرون جوابشو بدم ! جالب بود برام ... !
جالبیش اینجا بود که همین امروز صبح ساعت 4 تا 6 ، خواب دیدم توسلی !! تولد گرفته
تو یه باغ ... ! همه بودن آقا نیززز تشریف داشت ... ! بعد یه مدت کوتاه نمی دونم
چی شد که آقا غیبش زد و من در به در به دنبالش می گشتم ... !
الان دارم
فک می کنم می بینم چه قدر ما انسان ها ضعیفیم ... ! ما نگم ، من ضعیفم . جز ضعف از
بُعد حیوانیت به قول شهید مطهری و آی نغمه از نظر روحیه هم خیلی از ما ها من جمله
من رو خودمون کار نکردیم ، زیر بنا سست و
بی پایه س ... ! این که من با یه اس ام اس خوشحال بشم به چی ربط داره ؟! در درجه ی
اول اون شخص ! متن اون ! و نهایتا چی ؟! کدومش می مونه ؟! حالت دیگه ای هم داره !
فک کن به تو خبر مرگ یه نفر و بدن ! مطمئنا ما از روی غریزه هم که شده از مرگ می
ترسیمو ناراحت می شیم ولی چی می شه که یه
سری آدم پیدا می شن و نمی ترسن ؟! ( لفظ ترس اینجا یه جوریه از نظر من و هرچی فک
می کنم کلمه ی بهتری پیدا نمیشه ). یه سری
آدم پیدا می شن که تعلقات کمی دارند ... ! آری سخت به دست هم نوعان خود تکان می
خورند و تنها خنده و گریه شان برای یکیست ! شهید مطهری کتابی دارد به نام انسان
کامل
ادامه ...
۹۲/۰۱/۱۷