دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

آب از دیار دریا
با مهر مادرانه
آهنگ خاک می کرد
برگرد خاک می گشت
گرد ملال او را
از چهره پاک می کرد
از خاکیان ندانم
ساحل به او چه می گفت
کان موج نازپرورد
سر را به سنگ می زد
خود را هلاک می کرد

بایگانی
آخرین مطالب

سه حرف ندارد ... حرف زیاد دارد ... ا ... ش ... ک

پنجشنبه, ۵ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۸:۱۶ ب.ظ
یکی هست، تو قلبم، که هر شب واسه اون می نویسمو اون خوابهیه کاغذ، یه خودکار، دوباره شده همدم این دل دیوونهیه نامه، که خیسه پر از اشکه و کسی بازم اونو نمی خونهیه روز همین جا توی اتاقم یک دفعه گفت، داره میرهسکوته اتاقو داره میشکنه تیک تاک ساعته رو دیواردوباره نمی خواد بشه باور من که دیگه نمی یاد انگاردیگه حرفمم نمیاد ... ! آری گاهی اوقات دست زدن به گرد و خاک های روی دل کسی کشنده است ... ! ورای آنچه فکرش را کنی به فکرت بودم ... ! نه فقط برای هم درد بودن ... ! نه .. ! چهره ات کنار نمی رود ... ! خوب یا بد اما چهره گرفته ات کنار برو نیست ... ! عالیه این آیه :  وَالَّذِینَ تَبَوَّؤُوا الدَّارَ وَالْإِیمَانَ مِن قَبْلِهِمْ یُحِبُّونَ مَنْ هَاجَرَ إِلَیْهِمْ وَلَا یَجِدُونَ فِی صُدُورِهِمْ حَاجَةً مِّمَّا أُوتُوا وَیُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَلَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ( سوره حشر آیه نهم) و کسانی که پیش از آمدن مهاجران در دیار خود بوده اند و ایمان آورده اند ، آنهایی را که به سویشان مهاجرت کرده اند دوست می دارند و از آنچه مهاجران را داده می شود در دل احساس حسد نمی کنند ، و دیگران را بر خویش ترجیح می دهند هر چند خود نیازمند باشند و آنان که از بخل خویش درامان مانده باشند رستگارانند .: با خودمان می گوییم، عادت می کنیم و با صراحت زیادی ، این جمله را تکرارمی کنیم . آن چیزی که هیچ کس نمی پرسد ، این است که :                                           " به چه قیمتی عادت می کنیم ؟ "
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۲/۰۵
امیر.ن