دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

آب از دیار دریا
با مهر مادرانه
آهنگ خاک می کرد
برگرد خاک می گشت
گرد ملال او را
از چهره پاک می کرد
از خاکیان ندانم
ساحل به او چه می گفت
کان موج نازپرورد
سر را به سنگ می زد
خود را هلاک می کرد

بایگانی
آخرین مطالب

1 موتوسطه

شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۳:۵۱ ب.ظ
غوغایی به پاست در دلم ... ! گریه ام می گیرد به خدا ... ! امسال زود تمام شد ... ! زود ...! زود تر از آن چه فکرش را کنم ... ! دلم چک می خواهد ... ! یکی بیاید ... !بزند ... ! بی دلیل ... ! من کمی خالی شوم ... !کمی آرام شوم ... ! خدایا کمک کن مرا ... ! های ... های ... های
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۲/۲۱
امیر.ن