دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

آب از دیار دریا
با مهر مادرانه
آهنگ خاک می کرد
برگرد خاک می گشت
گرد ملال او را
از چهره پاک می کرد
از خاکیان ندانم
ساحل به او چه می گفت
کان موج نازپرورد
سر را به سنگ می زد
خود را هلاک می کرد

بایگانی
آخرین مطالب
مثل خودت ...فکرش را هم نمی کردم این گونه باشم فکرش را هم نمی کردم این گونه باشند (ید) آن چند نفر فکرش را هم نمی کردم که من بمانم و کتاب هایم فکرش را هم نمی کردم روزی این گونه شود  بین من و آنها ...گفته بودند که از دل برود یار چو از دیده برفت اما ... اما نه این قدر ... خدایا بازم شکرت :) با کلی امید به خودم می گم تو رو که دارم
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۵/۱۱
امیر.ن

نظرات (۲)

Kolli ba Ehame in matne hal kardam :D ;)
بدون تو شبا ....
پر از غم و سرما ....
:)
پاسخ:
:) ;)