دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

آب از دیار دریا
با مهر مادرانه
آهنگ خاک می کرد
برگرد خاک می گشت
گرد ملال او را
از چهره پاک می کرد
از خاکیان ندانم
ساحل به او چه می گفت
کان موج نازپرورد
سر را به سنگ می زد
خود را هلاک می کرد

بایگانی
آخرین مطالب

چی شد !!!

پنجشنبه, ۲۸ شهریور ۱۳۹۲، ۰۷:۳۶ ق.ظ
احساس بی خدایی می کنم ناجور ...و ب واسطه ی آن احساس تنهایی ... احساس خوبم شده تو خوابا بر آورده ... :( :) تَلخ تَرینـــ قِسمتـــ ِ زِندگے اونـــ جاییہ کہ آבَم بہ خوבِشـــ میگہ :"چے فِکـــ مے کَرבَمـــ و چے شُــــــــב "!!!   یکم بش فک کن ....
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۶/۲۸
امیر.ن