دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

آب از دیار دریا
با مهر مادرانه
آهنگ خاک می کرد
برگرد خاک می گشت
گرد ملال او را
از چهره پاک می کرد
از خاکیان ندانم
ساحل به او چه می گفت
کان موج نازپرورد
سر را به سنگ می زد
خود را هلاک می کرد

بایگانی
آخرین مطالب

هزاران موضوع ...

دوشنبه, ۱۳ شهریور ۱۳۹۱، ۱۱:۱۱ ق.ظ
آ.د ، آدمی که دیر پیدایش کردم ... ! حسرت می خورم ... متاسفانه میگه نسبت به آ.خ راضی ترم ... بعدش می گه آرش که از همش بهتره ... خودش خواستا ... یه کی امد خوند به من ربطی نداره ... هنوز نه به باره نه به داره به من میگن سیم دندون ... سیما هم شنیدم ... با این وضعیت پیش بره من نمی خوام ... هیچ کی نظر مثبت نداره ... جز معدود آدمی ...  به عماد می گم تلویزیون پیش از یک ساعت ممنوع برا چشمات ضرر داره ... برگشته می گه برو تو دندوناتو درس ... سیم پیچیه چیه ؟! همونی که میگی .... :(( امروز میرم پیش دکتر زرنگار نامی  ... ط.ر می گفت 5 6 تا از بچه ها رفتن پیش همین ...آرش عمو طلب کرد ...  اونم تو جمشیدیه ...  م.ا میگه : من و تو حق نداریم آدم ها رو خوب یا بد صدا کنیم ... حرفش به فکر فرو برد مرا ... به ص.س زنگ نزدم ... احساس بد قولی بهم دست داده ...
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۱/۰۶/۱۳
امیر.ن