دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

آب از دیار دریا
با مهر مادرانه
آهنگ خاک می کرد
برگرد خاک می گشت
گرد ملال او را
از چهره پاک می کرد
از خاکیان ندانم
ساحل به او چه می گفت
کان موج نازپرورد
سر را به سنگ می زد
خود را هلاک می کرد

بایگانی
آخرین مطالب

اریکه ایرانیان

دوشنبه, ۲۲ دی ۱۳۹۳، ۰۲:۱۳ ب.ظ
اندر احوالات دوست عزیزمان :یه غرور یخی یه ستاره سرد یه شب از همه چی به خدا گله کرد یه دفعه به خودش همه چی رو سپرد دیگه گریه نکرد فقط حوصله کرد !!!!دلم حرم می خواد اردوی جنوب گفتم اردو ... رفته بودیم اریکه ی ایرانیان علی طاعتی کاملا نااگاه گفت خونه ی مرحوم همین نزدیکی ها بود ... اون برج های اون پشت امروز ... اینستاگرام :(( خدایا ... کمکمان کن ... به دادمان برس ... :( بی تو هیچم که نه هیچیم
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۳/۱۰/۲۲
امیر.ن