دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

آب از دیار دریا
با مهر مادرانه
آهنگ خاک می کرد
برگرد خاک می گشت
گرد ملال او را
از چهره پاک می کرد
از خاکیان ندانم
ساحل به او چه می گفت
کان موج نازپرورد
سر را به سنگ می زد
خود را هلاک می کرد

بایگانی
آخرین مطالب

!

يكشنبه, ۲۰ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۲:۵۸ ب.ظ
پارک آبی آزادگان ع.ی شهردار منطقه 15 اون موقع تهران سوختن کامل از صب تا شب 4 5 نفری :( :) امیدوارم ب یاد بیاد ... امروز عماد امده بود مدرسه ... امروز آی کامران وند هم امده بودن مدرسه ... احساس جالبی داره که کسی رو که خیلی وقته نبوده ببینیش همیــــــــن ... فقط گفتم ک تو دلم نمونه  ... دیدار یار غائب دانی چ شوق دارد ! ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۴/۰۲/۲۰
امیر.ن