دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

آب از دیار دریا
با مهر مادرانه
آهنگ خاک می کرد
برگرد خاک می گشت
گرد ملال او را
از چهره پاک می کرد
از خاکیان ندانم
ساحل به او چه می گفت
کان موج نازپرورد
سر را به سنگ می زد
خود را هلاک می کرد

بایگانی
آخرین مطالب

سخته

شنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۱، ۱۲:۲۳ ب.ظ
خاطره نویسی باشه برا یه وقته دیگه الان اصلا حس ش نیست :)) :(( م.ن.ج یه آهنگ گذاشت داغوونم کرد ... نمی دونم از قصد یه همچین چیزی گذاشت  یا .... هر چی هست خیلی شرح حال جالبیه ... فاتح نورایی : سخته عاشق باشی ولی هیشکی ندونه اشکاتو زودی پاک کنی کسی نفهمهسخته دوسش داشته باشی ولی ندونه سخته نگاهش بکنی اما نخونهوای که چه سخته ... قشنگیه عشق که میگن شاید همینجاستتو اونو دوس داشته باشی شاید خدا خواست سخته به قربون چشاش بری تو رویاقدم قدم گریه کنی کنار دریا قدم قدم گریه کنی کنار دریاسخته همش تو فکر باشی شاید نخواد خاطره هات ورق ورق بیاد به یادت خاطره هات یکی یکی بیاد به یادتبا ط.ر حرف زدم ... ساعت 1 شب بود گویا ... یه اس ام اس براش فرستادم :من : یاد سهراب بخیر آنکه تا لحظه آخر می گفت : تو مرا یاد کنی یا نکنی ، من به یادت هستم ، آرزویم همه سرسبزیه توست اون : شما ؟!من : از دوستان اون ؟! بگو دیگه من : نادریان :) اون : خرپول من : مال مامان کش رفتم ! خوبی ؟!اون : به خوبی شما من : اگه به خوبیه منی که پس داغونی ... !؟اون : چرا ؟!من : نمی خوام به دردت اضافه کنم ... نگفتی چطوری ؟!اون : من می خوام درد تورو بدونم ...من : یه چی متقابل ... بده بگیر ، مواظب خودت باش ... قدیمیارم فراموش نکن اگه جا داره اون : جای شما که اون بالاهاس من : همون بالا گذاشتی ما رو که داغون شدیم دیگه از دوری
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۶/۲۵
امیر.ن

نظرات (۱)

To as Manam Ashleigh tari khodaE ghabool kon[