دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

آب از دیار دریا
با مهر مادرانه
آهنگ خاک می کرد
برگرد خاک می گشت
گرد ملال او را
از چهره پاک می کرد
از خاکیان ندانم
ساحل به او چه می گفت
کان موج نازپرورد
سر را به سنگ می زد
خود را هلاک می کرد

بایگانی
آخرین مطالب

تاج سر

پنجشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۵، ۰۹:۳۳ ب.ظ
آیا وجود دارند مادر و پدر هایی که با فرزندانشان " یکی " باشند ?! لفظ "یکی" رو باید معنی کنم .. یعنی مثلا منو بابام نداشته باشیم ... نه نه ... بذار ی جور دیگه بگم ... من نمی خوام یکی باشیم من نباید بتونم با پدرم، سر یه موضوعی بحث کنم ?! بگم نظر من اینه ... بدونه این که حرف نامربوطی بشنوم بدون این که بعدا سر یه مسئله ی دیگه مسخره م نکنن راجبه اون بحث وای مکتوب کردن این حرفا سخته ...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۲/۱۲
امیر.ن