دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

آب از دیار دریا
با مهر مادرانه
آهنگ خاک می کرد
برگرد خاک می گشت
گرد ملال او را
از چهره پاک می کرد
از خاکیان ندانم
ساحل به او چه می گفت
کان موج نازپرورد
سر را به سنگ می زد
خود را هلاک می کرد

بایگانی
آخرین مطالب

تخصص

جمعه, ۱۰ آذر ۱۳۹۶، ۰۹:۲۴ ب.ظ
می توان کتب ادبیات سه سال دبیرستان و حتی راهنمایی را پرستید ... منظورم این است ک خیلی دور نیست تا معلم ادبیات بشم ... یا حتی ب بیان حسین شاعر شدن :) میگه این ک یک روز مهندس برود از پی شعر سر وسرّیست ک با موی پریشان دارد البت ک ب قول او! تو نه هنوز مهندسی ... نه هنوز موی پریشانی در عالم وجودت هست... ولی خب کم کم آدم متوجه میشه چرا آدمی مثل آی بهیزاد وجود خارجی پیدا می کنه ... مهندسی می خونه ولی سر از کلاس ادبیات در میاره امیدوارم زمان سریع الگذر به طریق اولی بتونه به این جنگ خاتمه بده ...امیدوارم ب پلک زدنی بتونم این نوشته رو ضمیمه ی واقعیت بکنم ...
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۹/۱۰
امیر.ن