آهار و شکراب نود و هفت
شنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۷، ۰۱:۳۴ ق.ظ
اتفاقه دیگه می افته ... اونم دوربینه دیگه می ندازه ... نمی فهمه ک ...
من یه چرتی گفتم ... یه تیکه ی یخ انداختم ... فقط او شنید و نمی دانم چرااا ولی شروع کرد به خنده شدید ... نگاش کردم و از خنده اش خندم گرفت ... یه حالتی داشتم ... شایدم داشتیم ...
بالاتر هم این اتفاق افتاد، دم آبشار ... باز هم فقط او فهمید ک چ گفتم :)
خیلی وقت ها ممکنه من یه چرتی بگم ... یه چرتی ک هیچ کس نفهمه ... ولی وقتی می فهمن خیلی جالب انگیز میشه.
خدا این برنامه های پر جمعیت رو افزایش بده انشالله ... بقیش اضافیه ... والا
۹۷/۰۴/۲۳