دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

آب از دیار دریا
با مهر مادرانه
آهنگ خاک می کرد
برگرد خاک می گشت
گرد ملال او را
از چهره پاک می کرد
از خاکیان ندانم
ساحل به او چه می گفت
کان موج نازپرورد
سر را به سنگ می زد
خود را هلاک می کرد

بایگانی
آخرین مطالب

ثمره جوانی

چهارشنبه, ۲ آبان ۱۳۹۷، ۰۳:۵۶ ب.ظ

یک فرد، یک گروه، یک تیم، یک ارگان و یا حتی یک ستادی باید باشد تا این را به من نوجواان بفهماند. تاکید می کنم به من نوجوان. اصلا کاری به فلان رفیق شفیق ام ندارم. اصلا کاری به بچه های دانشگاه هم ندارم. اصلا به هیچ یک از این جوان هایی که هر روز دز کوچه و خیابان می بینم کاری ندارم. فقط له خودم کار دارم؛ که نکناد یک روزی این مرز زا گم کنم. 

اقبال لاهوری از جانب ایجاز و اختصار چنین می گوید:

هردو به منزلی روان

هر دو امیر کاروان

عقل به حیله می برد

عشق بَرَد کشان کشان


موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۸/۰۲
امیر.ن

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی