دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

آب از دیار دریا
با مهر مادرانه
آهنگ خاک می کرد
برگرد خاک می گشت
گرد ملال او را
از چهره پاک می کرد
از خاکیان ندانم
ساحل به او چه می گفت
کان موج نازپرورد
سر را به سنگ می زد
خود را هلاک می کرد

بایگانی
آخرین مطالب

ریزش پاییزی

يكشنبه, ۲۰ آبان ۱۳۹۷، ۱۰:۲۷ ق.ظ

=))

خوابشو دیدم.

 بعد تازه توی خوابم بهم گفت ک خوابتو دیدم.

 منم چون خوابشو دیده بودن بهش گفتم اتغاقا منم خوابتو دیدم. 

برگ هامون ریزان شد از خواب دیدن هامون. [ قیافه ی متعجب اش رو هنوز در ذهن دارم] 

بعد من ک از خواب بیدار شدم و فهمیدم خودمم خواب بودم، دوباره برگام ریخت... :)) :(( 

این حجم از رددادگی بی سابقه بوده ... 



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۸/۲۰
امیر.ن

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی