دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

آب از دیار دریا
با مهر مادرانه
آهنگ خاک می کرد
برگرد خاک می گشت
گرد ملال او را
از چهره پاک می کرد
از خاکیان ندانم
ساحل به او چه می گفت
کان موج نازپرورد
سر را به سنگ می زد
خود را هلاک می کرد

بایگانی
آخرین مطالب

شب 23 ام رمضان ! باز هم خاطره ای دیگر !

يكشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۱، ۱۱:۵۷ ق.ظ
از سوی آی شاملو دعوت شدم بریم مدرسه نیکان ! محمد علی هم بود ... ابو حمزه ثمالی ... سخرانی آی دولتی ... قران به سر گرفتن ... حاجت خواستن ....  یه تیکه  از سخنرانی یادمه : مطمئننا دیدید که بعضی از جوانای ما عاشق یه موضوع خاص می شن ! یه خواننده ، یه نوع سبک آهنک ، یه نوع برند خاص و هزار تا مثال دیگه . آین آدم ها خیلی برا این دوست داشتن یا عاشق شدنشون سختی می کشن خیلی . ولی شما به این آدم بگو یه بار نماز صبح پاشو ، بیا نماز ظهر بخون ... نه ما کفشمون بندیه سخته ... نه آقا مشکل بند کفشت نیس . نمیخوای بخونی... نمی خوای دل به نماز بدی ... چون نیازی احساس نمی کنی !    محمد علی رو که رسوندیم به این نتیجه رسیدیم که نمی رسیم به سحری ... گفت کله ! گفتم برو که حله ! D: رفتیم کله پزی گفت قاشق نداریم ... ! 18 دیقه مونده بود به آذان رفتیم یه پارک! رو چمن های خیس ! با دست کله خوردیم ! نوشابه هم داشتیما ! کلی خاطره شد  جناب آ.خ تا صبح بی خود بیدار می مونن ! دلیلی هم برا بیدار موندشون ندارن دیگه ... بقیه اعضای خانوادشون هم خوابم ! یکی نیس بش بگه گلم چرا خودتو اذیت می کنی ؟!؟!؟ هان ؟!
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۵/۲۲
امیر.ن

نظرات (۱)

امید وارم موفق بشی
==========================
لطفا برا کسایی که تو اهر مردن و اموات خودت و اموات خودم یه فاتحه مت الاخلاص مع الصلوات