دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

آب از دیار دریا
با مهر مادرانه
آهنگ خاک می کرد
برگرد خاک می گشت
گرد ملال او را
از چهره پاک می کرد
از خاکیان ندانم
ساحل به او چه می گفت
کان موج نازپرورد
سر را به سنگ می زد
خود را هلاک می کرد

بایگانی
آخرین مطالب

نامه ای به من

شنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۹، ۱۱:۴۸ ق.ظ

 

عزیز دور من، زندگی فراز و فرود دارد؛
یک روز با «ببار بارون» شجریان زیر گریه می‌زنی و روز بعد با «دلبر» چاوشی، بساط عیش‌ات فراهم می‌شود.
یک روز زیر لب «یعلم الله که من از دست غمت جان نبرم» زمزمه می‌کنی و روز بعد همنوا با خواجه شمس‌الدین محمد «گل در بر و می در کف و معشوق به کام است» می‌خوانی.
یک روز هوا ابری‌ست و هیچ نوری از جانب خورشید، مهمان اتاقت نمی‌شود و فردایش، پنجره‌ها را باز می‌کنی و به آب‌و‌هوای جدید، لبخند می‌‌زنی‌.
یک روز آن می‌رود و روز بعد، این می‌آید‌.
یک روز «نمی‌شود که نمی‌شود که نمی‌شود» و بیست و چهار ساعت بعد، «گمان نمی‌کنی ولی خوب می‌شود».
تو خوب می‌دانی که زندگی بالا و پایین و فراز و فرود دارد،
اما هرگز از یاد مبر که «لسوف یعطیک ربک فترضی».

 

 

پ.ن: 

اون بالایی از پیج آقای قاضی‌نظام :)

این پایینی از بلاگ moqattaat.blog.ir :)

 

 

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۹/۱۱/۰۴
امیر.ن

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی