دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

آب از دیار دریا
با مهر مادرانه
آهنگ خاک می کرد
برگرد خاک می گشت
گرد ملال او را
از چهره پاک می کرد
از خاکیان ندانم
ساحل به او چه می گفت
کان موج نازپرورد
سر را به سنگ می زد
خود را هلاک می کرد

بایگانی
آخرین مطالب

جان

سه شنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۱:۳۴ ب.ظ

جان در تن من چه کار دارد بی تو 




اصل عکس‌ها بر می‌گرده به یک کوه سبک صبحگاهی با ع.ب؛ دو سال و نیم پیش شاید. 
دلم نیومد دست به محتواشون ببرم یا عکس‌های اصلی رو بیارم. 
چه روزهایی داشتیم‌ها ... فکر کنم خیلی به حق نزدیک‌تر بودم. 
ناراااحت‌ام. 
همین
 

موافقین ۶ مخالفین ۰ ۰۰/۰۲/۲۱
امیر.ن

نظرات (۳)

چه توضیح قشنگی بودخیلی لذت بردم.

پاسخ:
https://www.aghlovahy.com/

:) 

امیر 
من شیفته‌ی این ارتباط معنایی عکس‌هات و نوشته ها شدم. 

نادر لنتی 

پاسخ:
شناخته نشی یه وفت :))) 
شاگردتیم سید جان 

:)))))) چه آسمونیه ها

پاسخ:
می خند؟ 
=))))) 
.
.
.
این آسمون اش نهایتا لبخند داره خب 
اگه گریه نکنیم تازه 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی