دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

آب از دیار دریا
با مهر مادرانه
آهنگ خاک می کرد
برگرد خاک می گشت
گرد ملال او را
از چهره پاک می کرد
از خاکیان ندانم
ساحل به او چه می گفت
کان موج نازپرورد
سر را به سنگ می زد
خود را هلاک می کرد

بایگانی
آخرین مطالب

چشمبراه

جمعه, ۲۸ خرداد ۱۴۰۰، ۱۱:۳۱ ق.ظ

زیاده عرضی نیست؛ فقط آمده‌ام بگویمت که 
انتظار واقعی می‌تواند انسان را از پا در بیاورد. 
همین 



یاد نامه‌ی امام هم افتادم:
بِسْمِ اللّه ِ الرَّحْمنِ الرَّحیم امّا بَعد: فَکانَّ الدُّنیا لَمْ تَکُنْ وَ کانَّ الْآخِرَةَ لَمْ تَزَلْ وَ السَّلام

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۰/۰۳/۲۸
امیر.ن

نظرات (۱)

چون هی امید داریم و  ولی نمیشه...

پاسخ:
:) :( امید! 
فکر 
فکر 
فکر

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی