دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

آب از دیار دریا
با مهر مادرانه
آهنگ خاک می کرد
برگرد خاک می گشت
گرد ملال او را
از چهره پاک می کرد
از خاکیان ندانم
ساحل به او چه می گفت
کان موج نازپرورد
سر را به سنگ می زد
خود را هلاک می کرد

بایگانی
آخرین مطالب

شعار هایت برای خودت ... ! من شعور می خواهم ... !

دوشنبه, ۱ آبان ۱۳۹۱، ۰۵:۱۸ ب.ظ
حرف هایم را با تو اینجا نمی گویم .... ! فقط تشکر می کنم برای روز خوبی دیگر ... ! باز هم طلب کمک ... ! از چیزی که انتظار نداشتم می گویم ... ! بلکه بیایند  و بفهمند ... ! افرادی که خوب ترین اند .... ! تقریبا ! از ایکس نامی ایراد می گیری ... : چرا می آید و از روابطش با فلانی می گوید به من ؟! ... ! اقا ... ! حضرت والا ... ! تو هم که همین کار را کردی ... ! تو هم زنگ زدی به من ... ! از روابطی که برایت خوشایند بوده گفتی ... ! نمی گویم نگو ... ! تا بحال هم نگفتم ... ! اما حداقل از دیگران هم ایراد نگیر ... ! ایراد گرفتی ، غلط کردی ان کار را انجام دادی ... ! مسخره ام کردی ... ! مرا نه ... ! رابطه ام را با خدا ... ! جا داشت تا می خوری بزنمت ... ! ولی ........اون یکی حضرت والا ... ! فقط می گویم خود را بگذار جای من ... ! رفتار خودت را برای خودت تصور کن ... ! خوشحال می شوی ؟! اذیت چه طور ... ؟! ازت انتظار نداشتم ... ! هنوزم ندارم ... ! اشتباه کردی شاید ... ! دیگر نکن ... ! خرد می شود آدم ... ! کوچک ولی بزرگ هم حالم را گرفت امروز ... ! رو بازی نمی کند ... ! حداقل برای من ... ! از همین جایش بدم می امد خدا ... ! سر رقابت درسی از من فاصله بگیرد ... ! سر یک سوال ناراحت شود ... ! سر یک سوال دور شود ... ! خدایا کمک کن ... ! می شود به تنها یک معلم  بفهمانم که من هم "آری" ؟! خواهش کنم که او متفاوت باشد برای من !؟ بعید می دانم بشود ... ! ولی اگر بشود چه می شود ...!باز هم کلاس دینی جذاب بود ... !  من سبک نوشتنم را عوض کنم معلم گران ... ؟! نفهمیدم منظورتان را ... ! خدا بفهماند یا خودتان ؟! خدایا سر درد ... ! برای چی ؟! سر چی ؟!  آخرش که چی ؟! امید را به تو می بندم ... !
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۸/۰۱
امیر.ن

نظرات (۱)

Man