دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

آب از دیار دریا
با مهر مادرانه
آهنگ خاک می کرد
برگرد خاک می گشت
گرد ملال او را
از چهره پاک می کرد
از خاکیان ندانم
ساحل به او چه می گفت
کان موج نازپرورد
سر را به سنگ می زد
خود را هلاک می کرد

بایگانی
آخرین مطالب

قانونی دگر

پنجشنبه, ۱۱ آبان ۱۳۹۱، ۰۵:۳۰ ب.ظ
گاهی گمان نمی کنی ولی می شود  گاهی نمی شود که نمی شود گاهی هزار دوره دعا بی عجابت است گاهی نگفته قرعه به نام تو می شود این هم قانونی دگر ز قوانین خداوندی ... ! این هم رسمی دگر ز رسوم خداوندی ... ! جالب است
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۱/۰۸/۱۱
امیر.ن