دوش مرا حال خوشی دست داد ... !
پنجشنبه, ۲۵ آبان ۱۳۹۱، ۰۱:۳۹ ب.ظ
خدایا دستت درد نکنه که نمی ذاری کسی از یاد من بره .. ! مردوار تمام دنیا بر آن اند که من یک سری آدم را هرگز فراموش نکنم .. ! بهتر است بگویم همیشه جلوی چشمانم باشند ، جای فراموش کردن ... ! تمام دنیا که می گویم واقعیه ها ... ! از نوع غذا خوردن و لباس پوشیدن ا گرفته تا اشیاء مختلفه ... ! مثال هاشم که ریخته همین جور ... ! هدفم فقط تشکر بود ... ! بابت فراموش نکردنی که زجر دارد ... ! می گن که فقط خاک داشتن ... ! و به واسطه ی آن اجر و نهایتا خشت ... ! یه چی بنا کردن که شیش قرن باقی مونده ... ! رضوی نامی می گفتند که محدودیت برایمان پیشرفت می آورد ... ! باعث می شود فکر کنید ... ! خیلی حرفه ها ... ! معرق کاری ها را که توصیف میکردند ، اشاره ای به تضاد رنگ ها داشتند ... ! ولی کنارش هماهنگی را هم توضیح می دادند ... ! در عین اختلاف و تضاد هماهنگی هم داشته باشیم با دیگران ... ! تمام کارهایشان دلیل دارد ... هر چه فکرش را بکنی ... ! همان قانون" که چی بشه ؟! " ی خودمون که کمتر استفاده می کنیم .... ! می کنم ... ! هر کجا که قدم می نهادیم شوقی خاص برای عزاداری دیده می شد ... ! واقعا همه چی متفاوت می شد بعضی جاها ... ! دوست دارم ثانیه به ثانیه های این 10 روز را استفاده کنم ... ! به فکر خودم نباشم ... ! خودم را از بین ببرم تا به خودم برسم ... ! برای شما و دیگران برخیزم تا شما هم اندکی دست مرا بگیرید و به راه راست هدایت کنید ... ! جا داره از همین تریبون تبریک بگم بهش تولدشو که خاطره بشه ... ! بهش بگین کلی مرام خالی کردم امدم تولدش ... ! بهش بگین که من در کمتر تولدی دیده شدم ... ! دیدی بهتر نشد ؟! دیدی ؟! حرف هایت امید وارم کرده بود که در این اردو بهتر می شود ولی هیچ تغییری نکرد ... ! دیشب داشتم فک می کردم من خودم خواستم کمتر بشه ولی نه که به این حد برسه .... تفاوت داشتیم ولی نه که این شکلی بشه ... ! البته این که کمی آن وری می زند تاثیر زیادی دارد ولی بازهم نه به آن حد که من بگویم صفر شده رابطه ی مان ... ! حرف هایت هی در ذهنم مرور می شوند ... ! مخصوصا آن قسمت که می گفتی تو بخواهی حتما می شود ... نمیخواهی که نمی شود ... ! دیوانه می شوم وقتی نمی دانم دل را راهبر قراردهم یا عقل را ... ! بقول متین فرمانیه ای دو هیچ از خودم عقبم ... ! هنوز با خودم کنار نیامدم شاید ... !خواهشی که از خدا دارم اینه که بهم صبر بده ...! صبر دیدن یک تعداد کثیری از افعال و سکوت کردن در مقابلشان ... ! ادامه ندارد ...
۹۱/۰۸/۲۵