دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

آب از دیار دریا
با مهر مادرانه
آهنگ خاک می کرد
برگرد خاک می گشت
گرد ملال او را
از چهره پاک می کرد
از خاکیان ندانم
ساحل به او چه می گفت
کان موج نازپرورد
سر را به سنگ می زد
خود را هلاک می کرد

بایگانی
آخرین مطالب

پدر

جمعه, ۲۶ آبان ۱۳۹۱، ۰۷:۰۲ ق.ظ
من هر اتفاقی برام افتاد بدونید تقصیر آقاس .... ! سر کوچک ترین چیز ها هم با من دعوا می کنند ... ! گریه ام می گیرد وقتی دعوا های پدر را مقابل حرف های ای زرین قرار می دهم ... !گریه ام می گیرد وقتی بعضی کلمات پدر را مقابل احسان به والدین قرار می دهم ... ! درد دارد وقتی مادر هم گاهی اوقات مثل من می شود ... ! دردی که نمی دانیم کی به پایان میرسد ....  ! خدایا کمک .... ! :((
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۸/۲۶
امیر.ن

نظرات (۵)

pas...
ya ali begoo ta bolan shio ayandaro mabdaE baraye zendegi gharar bedi
pas...
ya ali begoo ta bolan shio ayandaro mabdaE baraye zendegi gharar bedi
albatte hanooz az dastet narahatam vali narahati nemitoone maneE baraye doosti ha bashe
ja dare begam ba bazdid 47ta shakh dar ovordam
اگه سخت نبود که بهش اینقده تاکید نمی کردن باقالی!
می گفتن دور همی بابا اینا رو هم کاور کنین!!!!! اون دیگه احسان نیس...
پاسخ:
حرفت متین ... ! ولی من کی و کجا گفتم سخته ؟!