دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

دفتر هذیان تب عشق

بگشا دفتر هذیان تب عشق مرا تا بدانی که چها بر دل بیمار گذشت

آب از دیار دریا
با مهر مادرانه
آهنگ خاک می کرد
برگرد خاک می گشت
گرد ملال او را
از چهره پاک می کرد
از خاکیان ندانم
ساحل به او چه می گفت
کان موج نازپرورد
سر را به سنگ می زد
خود را هلاک می کرد

بایگانی
آخرین مطالب

یک مدرس ... یک معلم ...

چهارشنبه, ۱۵ آذر ۱۳۹۱، ۰۴:۰۱ ق.ظ
وقایع یه طرف ... !این دو تا هم جمله بیشتر اذیت می کنه : خونه ای که توش دختر نباشه پادگان ه / اگه به نادریان نیگا می کنم می دونم اگه بره به باباش بگه این جوری گفتن باباش می گه غلط کردی ! ( پشتشم ع.ب برگشته به من نیگا می کنه ببینه من چه عکس العملی دارم نسبت به این قضیه !!! ) خدایا خودت دادی خودتم صبرش و میدی ... ! کاملا خبری ...! نام خدا را وسیله قرار مى دهید تا در میان بندگان خدا عزیز و مکرم شوید ولى ، خدا را در میان بندگانش حرمت نمى دارید تَکْرُمُونَ بِاللَّهِ عَلَى عِبَادِهِ وَ لاَ تُکْرِمُونَ اَللَّهَ فِی عِبَادِهِ دوس دارم  این و بنوسم رو یه کاغذ بذارم دستت، یه هفته برم ... بعد بیام زل بزنم تو چشات :میبینی دارم می میرمو هیچ کاری با من نداری..تو با غرور بی جات داری حرصمو در میاری..حرصمو در میاری..:)) :((
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۰۹/۱۵
امیر.ن

نظرات (۲)

Feelings are changing to hate !!!!
Feelings are changing to hate !!!!