خر یا خرما ؟! مسئله این است ... !
شنبه, ۷ بهمن ۱۳۹۱، ۰۲:۳۳ ب.ظ
:(( ....در همین حد ... ! .نگاه هایی که عذاب میدهند مرا ... ! . نگاه هایی که از هزاران دعوا بدتر است ... ! .درد دارد ... ! هم خر می خواهم هم خرما ... ! خودم هم نمی دانم چ می خواهم ... !* _ نیومده ؟! _ نه _ اون یکی هم نیومده ؟! _ نه _ پس با هم رفتن استادیوم ... ! آخه خدا ... ! چرا ؟! این چگونه رسم است ؟! کاش کسی می توانست با خبرش کند که کجاست .. ! کسی باشد که دستش را بگیرد ... ! * _تو می ای من آرامش بهم دست میده ... !!!!!!!!!! نه فقط برا این که کارامو میکنی ها ... ! * چرا وقتی آدم ناراحته واقعا قلبش سنگینی می کنه ؟! انگار واقعا دلش پره ... !!!!!!!!!!* پاک پاک پاک پاک ... ! پاکی که ناراحت است ... ! پاکی اعصابش خورد است ... ! پاکی که اگر کمی حرف بزنی گریه می کند ... ! همین هایش را دوست دارم ... !همین هایش روز اول در تابستان ، اذیتم کرد ... ! * دلم تنگ شده برایتان ... ! آری ... ! بعید می دانم یک هفته بیشتر شده باشد ... ! ولی ... ! نمی دانم شما هم همین گونه هستید گران ؟! شما هم به من فکر می کنید ؟! حداقل کمی ؟! حداقل یک لحظه ... ! خودم و متقاعد کنم که منم هستم براتون ؟! جواب بدین ... ! یکی جواب بده ... ! :(( * نمی خواهم فراموشش کنم ... ! به هیچ وجه ... ! نوزه هم سشدو رمدا ... ! مث این الاق ها ... ! :(( :))
۹۱/۱۱/۰۷
لایک